زندگي بايدكرد
دخترخوب مامان سلام يه مدت پيش جشن اداره مون بود خيلي خوشت اومده بودوبا هركوچكترين اهنگي تو همون يه ذره جاي جلومون شروع به رقصيدن مي كردي وقتي هم مي خواستم ازت عكس بگيرم ازاين ژستاي شش درهشت مي گرفتي به هرحال ازبين اونهمه عكس دوتاش خوب شد كه گذاشتمشون امسال تصميم جدي براي خريدعيدنداشتم گفتم اگه ازيه چيزي خوشم اومدومناسب بود مي خرم،نشد هم كه هيچي فقط قرمز نمي خرم چون يه سارافون قرمز ازشمال برات خريده بودم نيمه هاي بهمن مادرودختربیرون می رفتیم و تومغازه ها مي گشتيم وازگردشمون لذت مي برديم و خوش مي گذشت توهم مثل بزرگترابا قيافه كارشناسانه به من مي گفتي "اين جنسش خوب ني " يا " رنگش جالب ني " مي مردم ازحر...
نویسنده :
ماماني
14:13