حسنی حسنی ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

دل نوشته هاي مامان حسني

دلبري هاي دخترقندعسلم

1390/9/26 8:17
نویسنده : ماماني
693 بازدید
اشتراک گذاری
Hello 
Hi Glitter Graphics and Scraps for Orkut, Myspace, Hi5شيرين زبونم سلام

چندشب پیش مي خواستيم بريم روضه وعجله داشتم و توهم اول بازيگوشيت بود با قربون صدقه رفتن داشتم بهت غذا مي دادم كه زود شامت رابخوري وآماده شيم براي رفتن بعدازاينكه غذات را خوردي رفتي پيش بابا مهدي وبا چاشني نازوكرشمه فراوان گفتي "بابا يي ازت (نازت) بشم" براي باباترجمه كردم نزديك بود ازشدت هيجان وذوق زودگي پس بيفته Smileyمن هم ازتعجب شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےوفقط كمي حسودي نزديك بود دهنم كج بشه خداشانس بده زحماتشو من ميكشم خانم قربون صدقه يكي ديگه ميرن چه چيزهایي آدم بايد تواين دوره زمونه ببينه راستش چنان براي بابا چشم وابرو اومديشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے كه خودم هم ذوق كرده بودم و به روي خودم نمي آوردم دخمل نازدارمن

البته من هم ازتعارفات تو بي نصيب نيستم نایت اسکینگاهي برام مي خوني "مامان میره اداره / کله گرش موخواره" با تشكرفراوان ازجناب بابايي به علت تعاليم ارزشمندشون درباب اشعارمربوط به مامان كارمندنایت اسکین

نایت اسکین

دیروز که ازسرکاراومدم خونه خواب بودی من هم منتظرشدم تا بیدارشی بعدازیک ساعتی بیدارشدی ومن هم که چندساعت ندیده بودمت حسابی بوسه بارونت کردم وبعد بهت گفتم لباسات را بپوش بریم خونه تو هم با لحن طلبکارانه ای گفتی "من خشته (خسته)شدم" واين چشمهاي من بود كه عين قورباغه شده بودشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے آخه تو فسقلي خستگي مي دوني چيه احتمالا ازبس خوابيده بودي خسته شده بوديولي راستش چنان برام ژست گرفته بودي كه  ازخنده غش رفتمنایت اسکینومحكم بغلت كردم وتا تونستم ماچت كردم

نایت اسکین

وقتی یه چیزی می افته میگی "افتاد" وجدیدا یادگرفتی وقتی کسی چیزی را میندازه میگی "اختاد(ekhtad)" یعنی انداخت امشب خونه بابایی بودیم وخاله خرسی سفیده را برای من انداخت من هم دوباره برای او انداختم چون نرم وپشمالومثل توپه من وخاله هم یاد بچگیهامون افتاده بودیم همین که دیدی گفتی "اختادی " بعد هم با جذبه فراوان شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےگفتی "نندازش گناه داره" من وخاله که ازاین جذبه ات مردیم ازخنده نایت اسکینوالبته جلو بقیه کمی خجالت هم کشیدیم

 دخملي من ، تو ازاون نمونه هاي بارز خودشيفتگي هستي نایت اسکیناين مدت ازاين شعرخيلي خوشت اومده و همش ميگي "مامان شاه نداره بوخون "بنده هم جزاطاعت امركاري ندارم البته خودت هم اين شعررا خوب يادگرفتي وقسمت اخرهم مصرع را با اشتياق فراوان مي خوني

 

دختری دارم شاه نداره                  صورتی داره ماه ندارم                ازخوشگلي تا نداره

بهر کسونش نمیدم                    به همه كسونش نميدم              به راه دورش نمی دم   

به کسی میدم که کس باشه                              پیرهن تنش اطلس باشه    

شاه میاد با لشکرش                   وزیر میاد پشت سرش                برا پسر بزرگترش

                                                     آیا بدم آیا ندم

 یه مدت پیش که عروسی می رفتیم خاله به لبت رژ زدتوهم بدون حرکت صورتت راگرفته بودی تا خاله خوشگلت کنه خاله به من می گفت حسنی بهترازتو می ایسته که آرایشش کنم توهمش خنده ات میگیره چندروزبعد که من وخاله مشغول حرف زدن بودیم وازتوغافل بودیم یهو متوجه شدیم مدتیه صدایی ازت نمی آد دنبالت گشتیم وقتی دیدمت زبونم بند اومد شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےرفته بودی سراغ لوازم آرایش خاله وازخجالتش دراومده بودی وبالای لبت وچونه ات را رژلب زده بودی ومدادبه دست به ماکه هاج وواج نگاهت میکردیم نگاه میکردی بهت گفتم چه کارمیکنی باجدیت جواب دادی"آراش موکنم"  اونقدر باخاله خندیدیم که حتی نتونستیم ازت عکس بگیریم نایت اسکینحالا هم گاهی با مدادرنگیهات می خواهی خط لب بکشی من هم همش سعی میکنم هرجوری هست ازاین کارمنعت کنم شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےچون میترسم یه وقتی لوازم آرایشی را بخوری جالب اینجاست که من اصلافرصت ارایش کردن ندارم نمی دونم تو این اطلاعات راازکجا آوردینایت اسکین

خانومي خوب من ، خيلي احساس خوشگلي داري وهرازچندگاهي با دلبري زيادشِـــکـْـلـَکْ هــآے 
خــآنــــــومـے ميگي "من خوشدلم (خوشگلم)" من هم حسابي تحويلت ميگيرم وميگم بـــلــــــــــــه خيلي خوشگلي دخملی من نميدونم واقعا بچه هاي اين دوره زمونه فرق كردن يا من وقتي كوچيك بودم درعالم هپروت سير مي كردم چه برسه به وقتي كه دوسالم بود آخه خوشگلي نمي دونستم چيه جالبه كه به خرسيهات ميگي" غذا بوخور به به شي خوشدل شي" با اين خرسيها هم روزگاري داريم

 نایت اسکین

 این مدت معروف شدی به خانم گشت ارشاد چون اگه یکی راببینی که داره لباس عوض میکنه یا نی نی که لباس تنش نیست با اخم وجدیت فراوان میگی "زیشته لباس برکن " شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےواینقدرتکرارمیکنی تا طرف ازروبره وخجالت بکشه

نایت اسکین

چندوقت پیش یه کاورپیداکردی وکتابها ومدادهات را توش گذاشتی ویه اصطلاح خودت کیفت را سردوشت انداختی وکفشات را هم پوشیدی وبه سمت درخونه راه افتادی وقتی ازت پرسیدن کجا میری گفتی "میرم مدیسه(مدرسه)" که معلوم نیست این مدسه رفتن راازکجا یادگرفتی که باید کیف وکتاب داشته باشن به هرحال چندروزبعد با بابایی یه سررفتی دانشگاه وخیلی هم خوشت اومدحالا دیگه تا کتاب دفترات راجمع میکنی میگی "من میرم دااشداه (daeshda)" همه اول میرن مدرسه بعددانشگاه دخترمن مستقیما میره دانشگاه

نایت اسکین

جديدا همش مي خواي بغل شي وقتي بهت ميگم بزرگ شدي ديگه نبايد بغل شي ميگي " يهوبچه ميفته بغلش بيگير" من هم مثل بهت زده ها نگاهت ميكنم اخه نمي دونم درجواب تو نيم وجبي چي بگمشِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

 

 Orkut - Dividers

یه روز که می خواستی اندکی شیطونی کنی ودیدی من مواظبتم میخواستی یه جورایی منودنبال نخود سیاه بفرستینایت اسکینمثل خودم که هروقت کاردارم تورا دنبالش می فرستم با ملاطفت زیادی به من گفتی "مامان بروتیفشون(تلویزیون) ببین"به این ترتیب توهم خوب یادگرفتی مزاحما را دک کنی

نایت اسکین

 هرموقع که می خواهیم بیرون بریم میگی"کیا(کلاه) شاترن(شال گردن) بده سلما(سرما) نخورم"یاگاهی هم میگی "پنجیره بسته من سلمانخورم" ازطرفی مواظب دیگران هم هستی که سرمانخورن  هروقت کسی کتش یالباسش رادرمیاره بهش باجدیت میگی"لباشت درنیارسلماموخوری"

نایت اسکین

عاشق نقاشی هستی البته نقاشی سفارشی چون دفترومدادرنگیهات را میاری ومیگی" نتاشی بیتش(نقاشی بکش)" وبسته به نظرجنابعالی که می فرمایید"ماه بیتش سیتاره بیتش خورشیدخانوم بیتش ابربیتش ختوش(خرگوش) بیتش گبه(گربه) بیتش خیسی(خرسی) بیتش پبانه(پروانه)بیتش نی نی بیتش و..." نقاشی می کشیم همه حتی بابایی وحاج خانم هم نقاش شدن توداری به کشف استعدادهای نهفته همه کمک می کنینایت اسکین

نایت اسکین

 تفاوت بین خانومها وآقایون را اینچنین توضیح میدی" خانوماگیشاهه(گوشواره) دارن آقاگیشاهه ندارن " یابا اشاره به ناخنت که لاک زده هست میگی"خانومالات(لاک) دارن آقا لات ندارن"

 شکلکهای جالب آروین

دخترنازنینم شیرین زبونيهات روزبه روزبیشترمیشه ومن ازنوشتنش جا می مونم هرروز یه کارجدید یه حرف جدید که البته گاهی هم آینه تمام نمای خودمون هستی وقتی حرفی یا عملی را تکرارمیکنی به زیبایی وزشتی رفتارهامون پی می بریم قندعسلم همیشه شاد وسرحال باشی

نایت اسکین
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

سیاه چاله
24 آذر 90 10:00
سلام
همیشه همین جوریه ها.مثلا مامانا کلی زحمت میکشن بعد اخرش بچه اولین کلمه ای که میگه باباست!
وایییییییییی.این شعرو اینجا هم میخونیم.من فک میکردم این شعر مخصوص استان کرمانه.شاید چون ما یزدی هستیم اینو که مال یزده بلدیم و میخونیم!
ایشالا زیر سایه ی شما سالیان سال"اندازه عمر ماموت"با هم شادو خوشحال زندگی کنین.


سلام حکیمه جون
خوب دیگه مامانهاباید همیشه گذشت کنن هههههههههه
این اهنگ قدیمیه یه بارتوعروسی هم شنیدم مثل اینکه یکی ازخواننده های قدیمی اونو خونده مال شهرخاصی نیست نمی دونستم یزدی هستی همشهری جونم
قربون محبتت لطف داری عزیزم
مامان ماهان
25 آذر 90 9:29
ای جوووووووووونم ماهانم این شعرو رو آخراش رو میگه
به به چه دخمل شیرین زبونی شدیااااااااااااااااااااااا دوست دارم بگیرمت بچلونمت ولی حیف که نمیشه
ولی اشکال نداره به مامانی میگم یه بوس از طرف من رو اون لپای خوشگلت بزاره


قربون لطفتون خاله خوبم تولد ماهان جون گل مبارک باشه
مامان ماهان
25 آذر 90 9:29
با پست تولد آپم


مبارک باشه حالا میام
مامان قندعسل
26 آذر 90 12:12
آخ بگردم اين شيرين زبونه با اين آرايش كردنشو احساس خوشگلي و خودشيفتگيشراست ميگه دخملمون خوشگله ديگه. خيلي قشنگ حرف ميزنه.
يه بوس گنده فقط و فقط واسه خانومي دلبر باباشو البته مامانش


قربون محبتتون لطف دارین مهرساجونم را هم ببوسینش

مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
26 آذر 90 12:53
سلام به این دختر باهوش و مامان گلش.
عزیزم قربونت برم با این شیرین زبونیها.خیلی از کارات مث ماهان بود.البته مال ماهان ورژن پسرونه شه.
مامانی اینقدر شیرین نوشتی که تمام مدت خوندن این پست داشتم تصور میکردم حسنی جون بزرگ شده و اینا رو میخونه.وااای که چقدر ممنون این مامان گرش که سرش موخواره میشه.

ای جانم ورژن پسرونه چه عالمی داره می بینین این هم ازاخروعاقبت کارمندی ههههههههههه
سمانه مامان محمدباقر
26 آذر 90 18:14
سلاممم ماشالله خیلی شیرین زبونه حسنی جونممممممممم قربونش برم که خشته شده


سلام ممنون ازلطفتون
مامان حسین
27 آذر 90 15:46
افرین به دخمل شیرین زبون که باحرفاش دل باباییشو میبره


خیلی ممنون خاله جون
مامان نائیریکا
27 آذر 90 17:09
عزیزم خوبی ؟ ببخشید مدتی بهتون سر نزدم یعنی وقت نکردم. منم دلم براتون تنگ شده بود. . دخترا بابایی هستند دوست جونم شما حسودی نکن. اگه نمی یام اینجا چون منم سر کچلم می خاره.امیدوارم خوب باشی. یک روز باید بیام این دختر شیرین زبونت رو ببینم


قربونت فرانک جونم می دونی خیلی مشغولی نه حسودی نمی کنم شوخی کردم حتما امیدوارم بتونیم هرچه زودتر هم را ببینیم
شبنم
28 آذر 90 12:32
ماشاا.. به این خانوم خوشکل خاله هزار ماشاا...


قربونتون خاله شبنم گل وگلاب
مامان نيروانا
29 آذر 90 9:24
دلبر شيرين، خوب من، نازم، خيلي عسلي ها، من خاله ي بي معرفتي هستم، تازه ديدم پست تولدت رو كه ماماني برات گذاشته، ببخش خاله جون، من خيلي بي حواسم. ماشالا دوستاي نيروانام كه دارن از دوستاي خودم بيشتر ميشن تاريخ تولداشون رو يادم ميره، ايشالا سالهاي سال زير سايه ي حمايتگر مامان و بابا و در پناه خدا تندرست و شاد زندگي كني ملوسك. ميبوسمت


خاله جونم اينا را نگين شرمنده ميشم شما خاله مهربون من ومامان دوست جونم هستين ازلطفتون بينهايت ممنون نيرواناي عزيزراببوسينش
مامان آريا
29 آذر 90 10:03
الهي قربونش برم با اين همه كاراي بامزه و حرفاي شيريني كه مي زنه و انجام مي ده كلي از دست كاراش خنديدم مخصوصا" از شعر محبت آميزي كه در حقت مي خونه مامان مي ره اداره
بوس براي شيطونك خاله
ماماني كاش چند تا از عكساي خوشگلشم برامون مي زاشتي


قربونتون خاله مهربون راستش خودم هم خيلي با اين شعرخنده ام ميگيره
حسني با عكس گرفتن مشكل داره تا ميام ازش عكس بگيرم نمي ذاره ودوربين يا موبايل را ميگيره ولي دراولين فرصت سعي مي كنم ازش عكس جديد بذارم
مامان گیسو
29 آذر 90 17:01
سلاممممممممممم دوست گلمممممممم خوبی فدات شم ؟
ای جانمممممم ماشاا... به عزیز خاله
بینهایت دلتنگتون بودم
من نمی دونم چطوری از محبتی که به من داری ازت تشکر کنم
خیلی دوستت دارم
این عزیزمو حسابی ببوسسسسسس


سلام خانومم عزیزم کجایی حسابی سرت شلوغ شده دیگه من هم خیلی دلم برات تنگ شده بودخیییلی ازاومدنت خوشحال شدم دل به دل راه داره گیسو خوشگلم راببوسش
مامان گیسو
29 آذر 90 17:02
عاشقتم حسنی جونمممممممممم با اون حرف زدنت


قربونتون خاله مهربونم