مامان نگران
عشق مامان سلام
توحدوددوروزتب داشتی تااینکه جناب دندان چهارم یابعبارتی دندان دوم بالا سروکله شون پیداشداما چه به دل تو ومن ومامانی وبابایی وحاج خانم وخاله رسیدخداداند ولی خوب خداراشکر
توحال وهوای مریضی توبودم که خودمم سردردمیشدم ومسکن میخوردم تاآروم بشه آنقدرنگران وضعیت جسمانی توبودم که حواسم به خودم نبود این شدکه پنج شنبه نیمه های شب ازخوب بیدارشدم درحالیکه تب ولرزداشتم باباداروی جوشوندنی درست کرد وبه چه حالی من تاصبح صبرکردم صبح دوباره جل وپلاسمون را جمع کردیم وکوچ کردیم خونه مامانی تا اونها ازتومراقبت کنند ومنم بتونم استراحت کنم ولی وضعیت بهترنشدبالاخره ظهربا بابارفتم اورژانس وبه سلامتی دوتاآمپول همزمان نوش جان کردم تبم پایین اومد ولی ضعف شدیدی پیداکردم واصلا حس توی دست وپاهام نبود
حدودساعت یازده شب که من خواب بودم وبابائی ومامانی نمیخواستن بیدارم کنن ازطرفی توهم به هیچ طریقی خواب نمی رفتی تصمیم گرفتن تورا ببرن خیابونگردی تااگه بشه یک شب بدون شیرخوردن توراخواب کنن ولی دخمل گل من کلاه سرش نمیره وتاشیرنخوره نمی گیره بخوابه حدودیکساعت باماشین تورا گردونده بودن ولی توبازم میگفتی مامان ایش ایش
چنددقیقه بعدازبیدارشدنم رسیدین خونه وتوهم پریدی بغلم ودیگه ایش ایش
بابائی که طفلی خسته بودن گفتن الان همین که بخوابه شیربخوره خوابه ولی ای دل غافل که توهشیارترشدی وورجه وورجه روی تخت ودیدزدن پارک ازاتاق و....
دیگه نفهمیدم کی خوابت برد چون خودم حالم خوب نبود وزودترازتوخوب رفتم
خانومم خداراشکرامروز منم بهترشدم وتوهم خوب هستی ولی من خیلی نگرانم چون دوشنبه نهم خردادنوبت واکسن هجده ماهگیته امروزبه درمانگاه زنگ زدم وگفتم هفته قبل دوروزتب داشتی این دوشنبه واکسنت بزنم یاهفته بعداونا هم گفتن اگه الان تب نداری مشکلی نداره که همین هفته بزنی ازدکترشرکتمون هم پرسیدم ازدوستاو همکارام ودوستای اینترنتیم هم سوال کردم که چکارکنم تاتوکمتراذیت بشی ودردنکشی
آخه شنیدم که این واکسن آخری یه جورایی ازبقیه واکسنها سخت تره چون توراه میری وپات دردمیاد ازطرفی هنوزیه هفته نگذشته دوباره تب می کنی حدودیه ماهه که نگران این واکسنم نمی دونم چرا اینقدر سختمه کاش میشدصدبرابراین واکسن به من آمپول میزدن ولی تواوف نمیشدی دخترگلم
نمی تونم دردکشیدنت راببینم قرارشده بامامانی بریم واکسنت رابزنیم طفلی مامانی تورامیگیرن ومن هم بیرون اتاق دلم تیرمیکشه ونمی خوام کسی اشکام راببینه ولی مامان جون این واکسن برای اینه که بعدا دردهای بدتررانکشی الهی هرگزمریض نشی ودردنکشی وهمیشه صحیح وسالم باشی