حسنی حسنی ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

دل نوشته هاي مامان حسني

زندگي بايدكرد

1391/12/22 14:13
نویسنده : ماماني
789 بازدید
اشتراک گذاری

نایت اسکین

دخترخوب مامان سلام

يه مدت پيش جشن اداره مون بود خيلي خوشت اومده بودوبا هركوچكترين اهنگي تو همون يه ذره جاي جلومون شروع به رقصيدن مي كردي  وقتي هم مي خواستم ازت عكس بگيرم ازاين ژستاي شش درهشت مي گرفتي به هرحال ازبين اونهمه عكس دوتاش خوب شد كه گذاشتمشون

 

 امسال تصميم جدي براي خريدعيدنداشتم  گفتم اگه ازيه چيزي خوشم اومدومناسب بود مي خرم،نشد هم كه هيچي فقط قرمز نمي خرم چون يه سارافون قرمز ازشمال برات خريده بودم نيمه هاي بهمن مادرودختربیرون می رفتیم و تومغازه ها مي گشتيم وازگردشمون لذت مي برديم و خوش مي گذشت  توهم مثل بزرگترابا قيافه كارشناسانه به من مي گفتي "اين جنسش خوب ني " يا " رنگش جالب ني " مي مردم ازحرفات واقعا انگار با يه خانم متشخص اومدم خريد وجالب اين بود كه هيچ چيزي تورا وسوسه نمي كرد جزيه چيز اونم  كتاب بود جلوكتابفروشي ميخ كوب مي شدي و با خريد چندكتاب  چنان خوشحال وخندون ميشدي كه حدنداشت خوشحالم كه به كتاب علاقه داري

وبالاخره يه سارافون پسنديديم كه دونه آخربود طبق كليه خريدهاي من كه اخريش قسمتمون ميشه و رنگش هم قــــــرمــــــــز همون شب با ذوق وشوق كفش ولباست را پوشيدي ومي رقصيدي ومي خنديدي ومنم دوربين به دست شدم آخرين عكست را خيلي دوست دارم باخنده اي ازته دل 

ازخدامي خوام دم عيدي اين خنده روي لبهاي همه بچه هاي سرزمينم بشينه وسعادت تلاش در اين راه را بهمون بده

 

زندگی باید کرد

گاه با یک گل سرخ

گاه با یــــک دل تــــنــگ

گاه با سوسوی امیدی کمرنگ

زندگی باید کرد

گاه با غزلی ازاحساس

گاه با خوشه ای ازعطرگل ياس

 

زندگی باید کرد

گاه با ناب ترین شعر زمان

گاه با ساده ترین قصه یک انسان

 

زندگی باید کرد

گاه با سایه ابری سرگردان

گاه با هاله ای از ســوز پنــهان

 

گاه باید روئید

از پـس آن بـــاران

گاه باید خندید

بر غمـی بی پـایـان

 لحظه هایت بی غم

روزگارت آرام

 

نایت اسکین
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

فایقه
22 اسفند 91 23:59
الهی فداش بشم که اینقدر ناز داره....این که قدیمی بود...چه قدر وقته آپدیت نکردی...معلومه کجایی خواهر جان...
عکس هم یادم بده چه جوری بگذارم توی وبلاگ
دست گلت درد نکنه


اره قديمي بود نوشتم كه براي بهمن بوده ولي بنظرم جالب اومد گذاشتمش
باشه چشم
ايرمان خان جون جوني منو ببوس
سیاهچاله
24 اسفند 91 18:09
سلام.
اخ جون بازم عکس
چه ژست های خوشکلی.چه لباس خوشکلی چه دخمل خوشکلی...



سلام حكيمه خانوم گل وگلاب
اتفاقا به خاطرعكساهم شده منتظرت بودم حالا صبركن پست بعدي ازعكس مي تركه هههههههه
چشات خوشگل مي بينه خانومي
مامان ماهان
26 اسفند 91 15:05
سلام.هزار ماشالله چه خانم خوشکل وخوش تیپی.چه مامان باسلیقه ای.
شعری زیبابب که نوشتین خانمی تن آدمو میلرزونه.
بابت همه دعاهای خوبتون:آمین.


سلام ممنون چشماتون خوشگل مي بينه خانومم
مي دوني حانومي بيت اول اين شعررا اتفاقي زماني كه حالم اصلا خوب نبود تويكي ازتاپيكهاي ني ني سايت ديدم تواينترنت باقيش را هم پيداكردم وخيلي به دلم نشست انگارسهراب براي من سروده بودواسه همين گذاشتمش تا جلوچشمم باشه
مامان ماهان
26 اسفند 91 15:13
راستی یادم رفت بگم.ماهان هم رنگ قرمز رو خیلی دوست داره.معمولا اولین رنگ انتخابیشه.


خوب پس معلوم شد آقاماهان گلم پرسپوليسيه هههههه اي جانم
قرمزخيلي خوشگله من هميشه رنگهاي شادوروشن را براي بچه هاي خيلي دوست دارم ولي جالب بود كه چون نمي خواستم دومين لباس هم قرمزباشه اتفاقا اوني كه پسنديدم قرمز بودههههه