حسنی حسنی ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

دل نوشته هاي مامان حسني

سلام بر سال 91

1391/1/20 3:02
نویسنده : ماماني
984 بازدید
اشتراک گذاری
  شکلکهای جالب و متنوع آروین

 فرشته نازمامان سلام

سال نو مبارك انشالله امسال به خوبي سپري بشه وروزهای شادی پیش روداشته باشیم

کارت تبریک و کارت پستال جدید نوروز 1391 شمسی  کارت تبریک برای نوروز  والپیپر و پس زمینه نوروزی  بکگراند و پوستر نوروز 91 شمسی    کارت پستال تبریک سال نو

آخراي پارسال به شدت مشغول خونه تكوني بودم وحسابي خسته شده بودم تا ظهر29 اسفندكه به سلامتي خونه مون مثل دسته گل شداخرين روزسال راطبق رسم  من درآوردي بنده قرارگذاشتيم ناهار بريم بيرون توهم به قدري كيف كرده بودي كه همش ميگفتي"بريم اِستوران قذا بوخوريم"

براي ناهاررفتيم بهترين رستوران شهرمون يعني تالاريزد والبته بعد ازيه انتظار نسبتا طولاني ميز خالي شدوتونستيم سه تايي سفارش غذا بديم با اينكه هميشه مي خواهي خودت قاشق دست بگيري وريخت وپاش كني ولي اون روز بدون ناراحت كردن من غذات را خوردي والبته بيشترحواست به بقيه بود كه ببيني هركسي چه كار ميكنه راستش من ديگه ازپس سوالهاي بيشمارت بر نمي آم ورسما مغزم هنگ ميكنه كنارميزمون يه ميز ديگه بود كه يه خانم وآقا با نوزادكوچولوشون اومده بودن وتوبدون حتي پلك زدن به حرف زدن وقربون صدقه پدر وفرزندي نگاه مي كردي اميدوارم فقط نگاه بوده باشه نه حسرت سعي كردم حواست را به چيزهاي ديگه پرت كنم ولي خيلي ديرازاون خانواده نگاهت را گرفتي قابل توجه بابامهدي كه بايد خيلي بيشتر ازاينها حواسش به تو باشه چون هم دختري وهم پراحساس وهم خيلي از مسائل را بيشترازسنت درك ميكني واين موضوع كمي شرايط را سخت ميكنه بگذريم......

اون شب خاله فائقه وعمومحمدآقا اومدن خونه ما وقتی مشغول اشپزی بودم با کمک خاله سفره هفت سین انداختین حالا هرجاعکسش را می بینی میگی" مامان سفره هفت سین" اونشب من بدترين ماكاروني عمرم را پخته بودم فكركنم رب گوجه كم ريخته بودم ولي خداييش محمداقا وخاله اينقدربامحبت وبا معرفت هستن كه براي اينكه من ناراحت نشم بيشترازهميشه شام خوردن وهمش ازغذا تعريف مي كردن دمشون گرمشکلکهای جالب و متحرک آروینسه شنبه صبح زودازذوق سال تحويل بيدارشدم وتلويزيون را روشن كردم برنامه هاي قشنگي داشت البته روحيه خودم هم خوب بود وهمه چيز به نظرم عالي مي اومد نزديك سال تحويل تو وبابامهدي هم بيدارشديدوسه تايي جلو تلويزيون نشستيم  دراخرين لحظات صداي ضربان قلبم راهمگام با صداي ثانيه ها به وضوح مي شنيدم و جالبترازهرچيزي قيافه تازه ازخواب بيدارشده تو بود كه هاج وواج به من وبابا نگاه ميكردي انگاراسترس ما به تو هم متنقل شده بود چون محكم بغلم گرفته بودي دست همديگه را گرفتيم ودعا كرديم

72960637533107546655 سری جدید کارت پستال تبریک نوروز 91

وتیک تیک تیک صدای ثانیه ها

و

صداي بوممممم وآغاز سل 1391 خورشيدي وآهنگ معروف تحويل سال كه خيلي دوستش دارم

کارت تبریک و کارت پستال جدید نوروز 1391 شمسی  کارت تبریک برای نوروز  والپیپر و پس زمینه نوروزی  بکگراند و پوستر نوروز 91 شمسی    کارت پستال تبریک سال نو

بعدازسال تحويل ودادن عيدي فرشته گلمون باهم رفتيم عيد ديدني خونه بزرگترهاواما اولين عكس سال 1391 دقايقي بعدازسال تحويل كه با مشقت فراوان وازميان تعداد زيادي عكس گرفته شده وتارشده بالاخره يكي گلچين شد

شکلکهای جالب و متحرک آروینچهارشنبه همه فاميل خونه بابائي بودن وماهم رفتيم كمكشون  بچه ها را که ديدي اينقدرذوق كردي كه ديگه هيچي يادت نبود وبا نوه هاي خاله جان حسابي گرم گرفتي

 

 

 تو كه حالا كم كم داري با واژه ها ي جديدي مثل ديد وبازديدوعيدديدني وعيدي گرفتن آشنا ميشي خيلي برات جذاب بود كه تمام روز اينور واونورباشيم چندشب هم با خاله فائقه وعمومحمدآقا بيرون رفتيم كه خيلي خوش گذشت ونمك ريزيهاي تو هم كه پايان نداره تعطيلي هفته اول خيلي خوب بود وزود تموم شد وما بايد شنبه پنجم فروردين كارمون توسال جديد را شروع مي كرديم

شکلکهای جالب و متحرک آروینشنبه صبح طبق معمول تورا بردم خونه بابايي واومدم سركاربا اينكه برنامه نوروزي شركت ما جالب بود ولي تعطيلات برام خيلي كوتاه بود دلم نمي اومدهواي به اين خوبي را ازدست بدم وتواداره بشينم تصميم گرفتم روزهاي باقيمانده تا پايان هفته را مرخصي بگيرم وهمراه با مسافرهايي كه به يزد اومدن جاهاي ديدني شهرمون را بهت نشون بدم ازقضا بابا مهدي هم مرخصي گرفته بودولي زيادتمايل به همراهي ما نداشت   شکلکهای جالب و متحرک آروین

صبح يكشنبه  من وتو بعدازخوردن صبحانه ازخونه بيرون زديم اتشكده زرتشتيان اولين جايي بود كه باهم رفتيم جايي كه عبادتگاه ويه مكان مقدس براي همشهريهاي زرتشتي ماهست اتش مقدس درون مجمر بزرگی از جنس برنزمي سوزد و بیش از ۱۵۰۰ سال است که روشن مانده‌است شلوغي جمعيت وشيطنت تو باعث شد نتونم هيچ عكس درست وحسابي ازت بگيرم وقتي ديدم ممكنه هم اوقات خوش تو ازبين بره وهم خودم ،از گرفتن عكس منصرف شدم بهت مي گفتم كجا رفتيم مي گفتي "آراشگاه " مي گفتم چطوري بود مي گفتي " تاريك بود آتيش داشت "ظهرهم خونه بابائي رفتيم وشب هم مهموني بالاخره دوتايي خوش گذروني اساسي كرديم ولي روزهاي بعد ديگه نتونستيم جاهاي ديدني بريم چون شبها مهموني بوديم وصبح خوابمون مي اومد تو هم صبحها حسابي مي خوابيدي و نمي خواستم بيدارت كنم

شکلکهای جالب و متحرک آروینسه شنبه هشتم فروردین برای من وتویه روز خاصه چون سه سال پیش همچین روزی فهمیدم یه سلول کوچولو مهمونم شده وعشق میکنم وقتی خاطرات اون روز را یادآوری می کنم وقتی دراوج ناراحتی های من بی صدا اومدی ومرهمم شدی

ازطرفی سه شنبه  عروسي پسرعموي من بود وتوهم كه عاشق رقص وعروسي وآهنگ ازصبح پشت سرهم مي گفتي "بريم عروشي " شب موقع آماده شدن رفتي به خاله با نازواداي حسني گونه خودت گفتي " خاله فائكه جون ، آراشُم كن خوشگل شم موخوام برم عاروشي برَخصَم " وخاله فائقه مثل عروسك درستت كرده بود

 

 

شکلکهای جالب و متحرک آروینچهارشنبه هم پايان بيست وهشت ماهگي تو بود وروز پاتختي كه تو مي گفتي "عاروشي"

شکلکهای جالب و متحرک آروینپنجشنبه وشنبه مهمون داشتيم واينم عكس دخملي ميزبان من كه منتظر مهمونا هست ای جانم چقدر خانوم شدی

    

 

شکلکهای جالب و متحرک آروینيكشنبه سيزدهم فروردين صبح زود ازخونه بيرون اومديم تا به ترافيك نخوريم بعدرفتيم دنبال خاله ومحمدآقا بين راه با بابايي ودايي همراه شديم وچهارتاخانواده به سمت يه ده خوش آب وهوابنام "مورعلي اباد" راه افتاديم دوطرف جاده پرازدرختاي بزرگ وتنومند گردوهست نسيم خنكي هم مي وزيد وروح ادم را نوازش مي داد واقعا طبيعت عجب معجزه اي مي كنه  وقتي رسيديم هنوز خيلي شلوغ نشده بود وتونستيم يه جاي خوب فرش بندازيم تو وصبا به محض ديدن همديگه شيطونيهاي مشتركتون شروع شدحدوديك ساعت بعد يه گروهي كنارجاده شروع به نوازندگي وخوانندگي كردن بابائي تو وصبا را بردن وقتي من وخاله وزن دايي رسيديم ديديم شما دوتاجوگير شدين وشديدامشغول رقصيدن هستين تازه چه رقصي !!!!!!! خيلي خنديديم وكيف كرديم ومردم هم كم كم جمع مي شدن ونگاه مي كردن ودست مي زدن وبچه ها مي رقصيدن جوشادي بود ولي متاسفانه بعضي ادماي حسودوترسونمي تونن ببينن مردم شادباشن شايدهم چيزهاي ديگه اي هست الله اعلم به هرحال اون بساط نوازندگي خيلي زود تعطيل شد وهمه پراكنده شدن ودوتا فرشته هاي ما دمغ ودلخور      

اگرچه چنددقيقه بيشترطول نكشيد تا ازاون حال دربياييدوقت ناهاروسفره انداختن بود ولي تو وصبامشغول گل بازي شديدصبا مي گفت "دارم خاكا را تميز موكنم " وتوهم با يه چوب نازك  گل به پشت دستت وصورتت مي زدي ومي گفتي "دارم آراش موكنم" وجيغهاي بنفش مادرانه من وزن دايي       

ما بزرگترها هم تاجايي كه شما كوچولوها اجازه مي دادين بازي كرديم وروز خيلي خوبي بود عصروسايلمون را جمع كرديم وحركت به سمت يزدبا اينكه خوشحال بودم فردا ميام اداره ولي هميشه غروب سيزدهم فروردين دلگيره

شب ازخستگي زود خوابيديم واين بود انشاي ما

نوروز امسال چقدر خوب بود وخوش گذشت خداجونم شكرت

 

00310375576656834029 کارت پستال تبریک نوروز 1391

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سیاه چاله
20 فروردین 91 12:27
سلام.
خوبین؟
بابا چه عجب.میگفتین گاوی گوسفندی زمین بزنیم به افتخارتون
چه عکسایی.عاشق عکساتونم.
اونجا هنوز پاتختی میگیرن؟این طرفا که زیر کارت عروسی مینویسن:ضمنا مراسم پاتختی همزمان برگزار میشود.



سلام حکیمه جان خداراشکرخوبیم خواهردیگه شرمنده نفرماییدخودم می دونم تنبلی کردم
آره تازه جدیدا مدشده برای پاتختی هم مثل عروسی تالار می گیرن
این کارخیلی خوبیه که عروسی وپاتختی همزمان باشه عروسی خواهرم همینطوربودوهمه ازاین ابتکارخیلی خوششون اومده بود
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
21 فروردین 91 14:24
سلام.به به چه پست شادی.خدا رو شکر که تعطیلات به شما و حسنی جون خوش گذشته.
آهای عروسک!چه لباسای خوشکلی داری.دلم آب افتاد.
تازه با اون چوبت منم آرایش میکنی؟
روز خاصتون هم مبارک.عروسی پسر عمو هم مبارک باشه.ایشالله خوشبخت بشن.
در مورد اتفاق روز سیزده هم خیلی متاسف شدم....بگذریم.
اون جوجوهای هم سایز هم خیلی خوردنی شدن.


سلام دوست گلم درجواب اینهمه محبت زبونم قاصره ازتشکر
ارایش با چوب گلی !!!!!!!!!! خاله جون یه کم صبرکنیددارم ارایشگری حرفه ای یاد می گیرم مامانم انشالله تو پست بعدی می نویسه
دوستتون دارم خیلی زیاددددددددد
مامان علی
21 فروردین 91 19:52
سلام عزیزم. چه پست شاد و پر هیاهویی چقدر خاطره قشنگ داشتین شما توی عید ان شالله همیشه شاد و سرحال باشی. این وروجکت هم خیلی خیلی دلنشینه چقدم شیطون ینظر میاد. خاطراتتو قشنگ می نویسی گلم لذت بردم از خوندنش و شاد شدم از این لحظه های شاد.. اونروز بیادموندنی رو همیشه نمادی از شاد بودن نگه دار واسه خودت تا همیشه انرژی بگیری ازش مث من و مث خیلی مامانهای دیگه... بهاری معطر و پربرکت رو برات آرزو می کنم عزیزم


سلام دوست خوبم ممنون ازلطفت این وروجک مازیادنه ولی کمی شیطون هست ههههههههه برای همه مامانااون روزی که می فهمن مسافردارن خیلی ارزش داره سال خوبی سرشارازخبرای خوب وسلامتی داشته باشین

مامان علي خوشتيپ
22 فروردین 91 0:06
سلام عزيزم.
ايشاالله كه هميشه همينجوري شاد باشين
چقدر اين حسني جونم قيافه معصومانه و نازي داره.ببوسيدش از طرف من
خصوصي


سلام خانومم قربونت محبتت عزيزم
فایقه
22 فروردین 91 23:08
سلام.خوبی.الهی نفسش بشم

فقط اومدم همینو بگم و برم.خیلی عکسا خوشگل بود دستت درد نکنه
تل خوشگل قرمزش را بهش دادی>؟


سلام خواهش مي شود خواهرجان
بــــــلــــــه دادمش خيلي دوستش داشت
ديشب هرچي مي گفت اخرش يه كلمه "خواهر" مي ذاشت درست مثل حرف زدن من وتو
مامان ماهان
23 فروردین 91 8:35
سلام عزیزم چه پست قشنگی بود
همیشه به گشت و گذار و عروسی و شادی
به به دخمل ناز عیدت مبارک
چه لباسهای خوشگلی چه آرایشی
مثل عروسک شدی
اون روز خاص رو هم بهت تبریک میگم
همیشه خوش باشین


سلام لطف داري خانومم
ماهان جون گل راازططرف من ببوس