حسنی حسنی ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

دل نوشته هاي مامان حسني

ديروز وچكيده اي ازعشق خداوندي

1391/2/13 22:09
نویسنده : ماماني
912 بازدید
اشتراک گذاری

 شکلکهای جالب و متنوع آروین

عزيزدلم سلامدسته گلهای اینترنتی خوشگل

گاهي يه حرفها يه اتفاقاتي تو ي زندگي ادم پيش ميادكه هرچند كوچيكه ولي وقتي جمع ميشه وتلنبارميشه جسم وروح ادم را خيلي اذيت ميكنه

گاهي وقتها ادم خيلي نا اميدميشه ازهمه چيزوآينده پيش چشمش تارميشه

گاهي وقتها دلش مي خواد مثل بچگيهاش خيلي راحت گريه كنه وخالي بشه ولي نمي تونه وفقط مدتهاس كه يه بغض توگلوشه وراه نفس كشيدنش را بسته اين بغض لعنتي

وگاهي وقتها ...........................

واينجوروقتها خدا يه تلنگري به ادم ميزنه كه من تو را يادم نرفته وفرشته اش را با بلبل زبوني مي فرسته سراغت تا دل ودنياتو زيروروكنه وفراموش كني همه چيزاين دنيا را وتورا ببردت به عرش اعلي

 bloem20.gif

ديروزكه اداره بودم وسطاي روز زنگ زدم احوالت را بپرسم چون كمي سرما خورده بودي با ماماني مشغول احوالپرسي بودم كه صداي عصباني تو اومد ماماني هم ازت پرسيدن چطور شده كه صداي عصباني تو وخنده ماماني كنجكاوم كرد ببينم چه اتفاقي افتاده ماماني كه خنده شون بند اومد ميگن حسني با عصبانيت ميگه " مگس بدون اجازه روي تختم نشسته " ومن خيلي خنديدم ازدست اين مگس بي ادبِ بي فرهنگِ بي تربيتِ بي پرستيژ اجتماعيِ بي ...............

  شکلکهای جالب و متنوع آروین

ديروزكه ازاداره اومدم خونه داشتم مانتوم را اويزون مي كردم كه تو يعني همون فرشته نازنين خدا پشت سرم اومدي وگفتي "دختــــرَم ، لباستوبركن سرمانخوري ، مــــــــــــــــــــادر" ومن مبهوت اين احساس مادرانه عميق واين فطرت پاك خداوندي ، لبريزشدم ازعشق، دخترم ومادرم

  شکلکهای جالب و متنوع آروین

ديروزاومدي بهم ميگي "موخوام عكس حسني خانوم گُلُم را بيبينم " ومن هاج وواج وسرشارازشادي ازاينهمه خودشيفتگي حسني خانوم گلم

  شکلکهای جالب و متنوع آروین

ديروزعصرازآشپزخونه صداي حرف زدن تو وماماني مي اومد رفتم وگوش دادم واينقدر لذت بردم كه خدا مي دونه . باورم نمي شد دختركوچولوي من به لطف اموزشهاي ماماني اينقدرماهرشده باشه وخيلي جالب بود كه همه انچه كه براي پرورش خلاقيت تو ازكتابها واينترنت خوانده بودم وتئوري بلدبودم ولي عملا كاري نكرده بودم ماماني براساس تجربه شون وبه صورت عملي باهات كاركرده بودن وتو يادگرفته بودي نمي دوني چقدرخوشحال شدم ومي خواستم مامانم را بغل كنم وبوسه بارونشون كنم ازاينهمه ابتكارعمل بي جهت نيست فرزندان موفقي تربيت كردن (كمي خودمون را هم تجویل بگيريم جهت مزاح)

ديروز مامان مشغول تهيه كوكوسبزي بودن وتوهم درحاليكه با گوشت كوب روي سبزيهاي يخ زده مي زدي روبروي مامان نشسته بودي

وانچه كه بين تو وماماني گذشت ومنوسرشارازخوشحالي كرد اين بود :

ماماني : خوب حسني خانم ، اين سبزي را چه كارش كنيم ؟

حسني : (متفكرانه ) با اين سبزي غذا درست كُنِد

ماماني : به نظرت چه غذاهايي ميشه با هاش درست كرد؟

حسني : كوكو ،‌ خورش سبزي

من : آش

حسني : (با خوشحالي ازكشف يه مورد جديد) شولي هم مِشه بپزن

ماماني : آفــــــرين يادم نبود، خوب حسني حالا كه مي خوام كوكوبپزم نمكش هم بزنم ماماني ؟

حسني : بـــــــــــله

ماماني : نمك چه مزه ايه مي داد ،‌يادته اون روز كمي سرزبونت زدم چشيدي

حسني : (باشوق فراوان وباعجله قبل ازتموم شدن حرف مامان ) نمك شوره  نبايد زيادبريزن

ماماني : آفرين آفرين دخترخوب ،‌خوب نمك را كجا بايد بريزم

حسني : توغذا ولي نبايد زيادبريزن غذا شورميشه

ماماني : كاملا حرفت درسته ، ديگه چي تو غذا بريزم ؟

حسني : بِلّبِل ، تيزه ،‌زيادنريزي

ماماني : چشم به اندازه مي ريزم ،‌شكرچه جوري بود ماماني يادته ؟ كجا بايد بريزم ؟چه مزه اي داره ؟

حسني : (ياكمي تفكر) شكـــــــــر شيرينه ، توچايي مي ريزم شيرين بشه

و

‌ماماني چايي موخوام بخورم

واين گفتگو با هوس چايي كردنت تموم شد درحالي كه همچنان مشغول كوبيدن سبزي بودي

اينقدرموقع جواب دادن سريع وبا شوق جواب ميدادي كه من ناخوادآگاه اين گفتگوي دونفره را حفظ شدم وبه قدري متعجب ازجوابهات بودم كه فقط تونستم همون يه كلمه "آش" را بگم وماماني چنان با مهارت واستادي تمام وغيرمستقيم بهت اموزش ميدادن كه حظ بردم فــــــــــــــراوان

بعد كه ازماماني پرسيدم بهم گفتن كه هرروز توموقعيتهاي مختلف زماني كه توحوصله داري به اين شكل بهت اموزش ميدن ومن فهميدم كه گاهي اون كلمات قلنبه سلنبه معلم گونه ات ازكجا مي آد

 يه چيزي كه خيلي برام جالبه اينه كه هميشه ماماني دردرمورد مسائل تربيتي تو منو نصيحت مي كنن ومواردي را براساس تجربه شون بهم گوشزد مي كنن كه بعدا تو سميناريا مقاله هاي روانشناسي وتربيتي همون مطالب را مي خونم  بينهايت ازماماني وتلاششون ممنونم ودستان مامان مهربونم را مي بوسم كه نه تنها ازتو نگهداري  مي كنن وازهمه جهت بهت مي رسن بلكه مرتب تومسائل مختلف آموزشهاي لازم را هم بهت ميدن وخلاقيت تو را بارور مي كنن وگاهي دراين راه چنان ابتكارهايي به كارمي برن كه مغزمن باشرمندگي قدنميده مامان گل عزيزم بهترين دوستم وبهترين كسم  ازتون ممنونم همه وجودتان را بوسه باران مي كنم وعاجزم ازهرعملي كه خداي نكرده بخوام اسم جبران روش بذارم

  شکلکهای جالب و متنوع آروین

خداجونم كمكم كن وسعه صدربه من عطاكن كه حداقل جسم وروحم درتقابل ناراحتيها زخمي نشه ونگاهم را انقدر گسترش بده كه ازكوته بيني ادمهاي تنگ نظردلخور نشم وبيشتر ازاينكه ازشون ناراحت بشم دلم براشون بسوزه

خداي مهربونم شكرت كه تو رادارم مامانم را دارم ودخترم رادارم وديگه جايي براي بغض نمي مونه سعي مي كنم جايي كه كاري ازدستم بر نمي اد صبركنم تا تو قدرتو نشون بدي ادمها را با خوبيها وبديهاشون به دست خودت ميسپارم كه قاضي القضاتي

  شکلکهای جالب و متنوع آروین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان علی
14 اردیبهشت 91 11:48
عزیزم خدا نکنه که آسمونت ابری باشه هرچند گاهی وقتا لازمه و پیش میاد . خداروشکر که بهتری اصلا چون که مادری باید که بهتر باشی مادری یه حس نیست یه ایمانه یه نیرو یه کشش یه نقطه سر خط یه شروع ازهر لحظه که بخوای ... آفتابی باش گلم


به قول قدیمیها زندگی بالاداره پایین داره غم داره شادی داره خداراشکرکه به واسطه این فرشته ها ادم زود غمهاش را فراموش می کنه چقدرقشنگ وبجا گفتی دوست خوبم ممنون ازمهربونیت
مامان علی
14 اردیبهشت 91 11:51
lمنم حظ بردم ازین مادرانه های لطیف ازین گفتمان مادرانه خیلی شیرین نوشتی از شیرین زبونیهای این فرشته بازم بمب شادی شد این پستت برام. ببوسش کشدااااااااااااااااار


لطف داری عزیزدلم توهم علی اقای نازنینم را ببوسش ابداااااااااااااار
ترنم
16 اردیبهشت 91 9:51
آبجی گلم بهت تبریک می گم اولا به خاطر دختر گلی که خدا بهت هدیه داده و بعد به خاطر مادر خیلی خوبی که خدا پشت و پناهت قرار داده خدا برات حفظشون کنه


سلام ابجي گلك خودم چه عجب حدِايَدا
قربون لطفت عزيزدلم الهي خدا تورا هم برام حفظ كنه
سیاه چاله
17 اردیبهشت 91 12:05
سلام.
همیشه از خوندن وبلاگ شما خوشم میومده.
خیلی قشنگ مینویسین.
حسنی رو از طرف من ببوسین.


سلام حكيمه جان كجايي خواهرنگرانت شدم
قربونت خانومم لطف داري
حتمـــــــــا
مامان آريا
17 اردیبهشت 91 12:46
عزيزم اميدوارم هميشه آسمونت صاف و زلال باشه و اين ابرا ديگه توي آسمونه زيبات نباشن
خاله قربونه اين دختر شيرين زبونم برم من
از دست اين مگسا كه درك نمي كنن نبايد روي تخته كسي بي اجازه بشينن


قربون محبتت خانومم
خاله خوبم لطف دارين
نمي فهمن ديگه بايد حتما براشون يه دوره فشرده كلاس گذاشت تا كمي اداب اجتماعي يادبگيرن

سیدمهدی
17 اردیبهشت 91 22:17
تا حالا برای امام رضا نامه نوشتی ؟؟؟؟ من نوشتم بیا


چشـــــــــم
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
18 اردیبهشت 91 6:00
سلام خواهر جونم.
خدا رو شکر آسمون دلت اینقدر وسیعه که چند تکه ابر نمیتونن بارونیش کنن.حالا گاهی هم اگه ببارن اشکال نداره برای جوونه های دلت بارون هم لازمه تا درختی تنومند بشن.
البته کم نیستن این درختای تنومند تو اون دل بزرگت.انشاءالله که لحظاتت آفتابی تر بشه.

چه قشنگ نوشتی که:خداجونم كمكم كن وسعه صدربه من عطاكن كه حداقل جسم وروحم درتقابل ناراحتيها زخمي نشه ونگاهم را انقدر گسترش بده كه ازكوته بيني ادمهاي تنگ نظردلخور نشم وبيشتر ازاينكه ازشون ناراحت بشم دلم براشون بسوزه.
خدا همه عزیزانت رو برات نگه داره.و سایه مادر مهربونت بر سر تو و حسنای عزیز پایدار باشه.
از طرف من سلام برسونید و دستان مبارکشان را ببوسید.


سلام دوست عزيزوگلم
درمقابل مهربونيات نمي دونم چي بگم فقط براي توخواهردوست داشتني وفرشته ماهت دعا مي كنم روزهاي خيلي خوبي پيش روداشته باشي اي كاش خدا اينقدر دل ادم را بزرگ كنه كه هيچ ناراحتي نتونه خودنمايي كنه واي كاش گاهي ادمها به خودشون بيان پيشاپيش روز مادررا بهت تبريك ميگم موفق باشي
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
18 اردیبهشت 91 6:02
آهای مگس با توام:اگه دفعه دیگه بدون اجازه روی تخت حسنی خانم بشینی نوک دمت رو میچینم.
در ضمن یه سوال تخصصی داشتم حسنی خانم:برای یک لیوان چای چقدر شکر لازمه؟

اون مگس بي تربيت ترسيد اصلا ديگه نه خودش ونه دوستاش جرات ندارن ازچندمتري تخت سلطنت ردبشن چه برسه به جلوس
واما جواب حسني : خدمت خاله خوبم عرض كنم كه من ترجيح ميدم قندتوچاييم بريزم چون اون صداي تولوپ افتادن قنددرچايي خيلي كيف ميده بنابراين تا قندون، قندداره به انداختن دونه دونه قندها درچايي ادامه مي دم تا ديگه هيچ قندي باقي نمونه ودرنهايت به مامان امرمي فرمايم چايي شيرين يا بعبارتي همون اشي كه يه وجب روغن روشه وتهيه فرموردم را نوش جان كندبراي شكر هم به همين شكل عمل مي كنم البته چون دونه دونه مقدور نيست وزمانبرهست سرشكرپاش را داخل چايي كج مي كنم ومي ريزم تا شكرتمام شوداين بوداموزش تهيه چايي شيرين امروز،امتحان كنيدحتما خوشتون مياد البته زيادنه كمي به فكرجيب پدرخانواده هم باشيد

فایقه
18 اردیبهشت 91 19:54
سلام
خوبی
امان از سایت بیخود ................. برای ثبت نام.یعنی خواهر جان سیر کیف شدم از ثبت نام
بعدشم الهی نفسش بشم...فکر کن مامان چه حوصله ای دارند علی رغم بنده و آبجی خانم...انشالله صحیح و سالم باشند

سلام خداراشكر
چه سايتي ثبت نام چي چي نمي دونم من
درمورد حوصله هيچي نگو كه اصلا سروكله زدن با بچه ها هيچ حوصله اي برات جا نمي ذاره حالافكرشكن واقعا مامان چه حوصله اي دارنا
الهي امين