خبرخوش آبجي جون
عزيزدلم سلام
دقيقا يك سال پيش شب اربعين درمورد يه دوستي توپست ابجي جون نازنين من برات گفته بودم كه سالهاست با هم دوستيم ومن بهش ميگم ابجي جون ومثل خاله فائقه دوستش دارم دوستي كه هنوز نديدمش يه دوست مجازي ،يه همشهري اينترنتي كه باناراحتيش غمگين مي شم وبا خوشحاليش شاد
دوست گل من مدتي بود كه به دنبال درمان بود وبعدازيكبارنتيجه نگرفتن اين دفعه با هزارخوف ورجا دوباره درمان را شروع كرد با بچه هاي اينترنت براش دعا خونديم نذر كرديم از حاج خانم وماماني وخاله خواسته بودم براش دعاكنن وپريروز جواب ازمايشش لب مرزبود ودوباره امروز صبح ازمايش مجدد داد ازصبح تا حالا خيلي نگران بودم خدا مي دونه چه به دل خودش رسيد دستم به كارنمي رفت و فقط چشمم به موبايلم بود تا خبري ازش برسه به قول جناب سعدي "خبرم بده كه جانم بدهم به مژدگاني" وساعت دوازده ظهر آنچه كه منتظرش بودم اومد
جواب ازمايش مثبت شد
نمي دونم چطوربگم چه حالي داشتم نتونستم جلواشكام رابگيرم اينقدر خوشحال شدم كه حدنداشت به همون اندازه اي كه ازباردارشدن خاله فائقه خوشحال شدم براي ابجي جونم هم خوشحال شدم بلافاصله به ماماني زنگ زدم وخبرخوشم رادادم من وماماني هردوگريه مي كرديم چي مي تونم بگم جزاينكه خدايا شكرتتتتتتتتتتتت
بعضي وقتا ادم مي خوادبپره بغل خدا وماچش كنه وحالا ازاون وقتاست گاهي وقتا تاريخ روزايي كه معجزه خدا راديدم براي خودم ياداوري مي كنم و 91/10/1٢ ازاون تاريخهاست تا يادم بمونه كه خداي من چقدر بزرگه چقدر مهربونه چقدر دوست داشتنيه چقدر ماههههههههه
ازخدا مي خوام ابجي جونم دوران بارداري خوبي راپشت سربگذاره وبا كوچولوهاي سالم وصالحش خوشحال وخوشبخت باشه اميدوارم اجر صبرش را به بهترين نحوببينه
اسمش را میگذاریم؛ دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد
وقت میگذارد برایم، وقت میگذارم برایش
نگرانش میشوم
دلتنگش میشوم
وقتی در صحبت هایم، به عنوانِ دوست یاد میشود
مطمئن میشوم که حقیقی ست
هرچند کنار هم نباشیم هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزودارم
هرکجا که باشد
پس دوست من در دنیای مجازی دوستت دارم