حسنی حسنی ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

دل نوشته هاي مامان حسني

مقوله اي بنام عشق

1391/10/19 9:56
نویسنده : ماماني
528 بازدید
اشتراک گذاری
نایت اسکین

 همه زندگي من سلام

عشق اين كلمه سه حرفي اينقدر حرفها براي گفتن داره كه اززمانهاي دورتا به امروز انواع واقسام اشعاروداستانها درموردش بيان شده وهنوز هم تموم شدني نيست  تعريف واحدي ندارد و هرروز به گونه اي نشون داده مي شه وفراترازاينه كه من بخوام درموردش توضيح بدم

يكي ازبهترين انواع عشق ،‌عشق ستودني مادربه فرزنده كه تا كسي طعم شيرينش را نچشه هرگزعمقش را درك نمي كنه وخداوند مهربون چه زيبا ودلنشين اين عشق را دروجود هرجنس مونثي كه به دنيا مي اد به وديعه گذاشته به گونه اي كه تو بازي دختربچه ها اين عشق مادري به عروسكهاشون كاملا هويدا هست  هرچندبراي بزرگترها بازيه ولي براي بچه ها زندگي واقعي وبچه واقعي هست

توهمه عروسكهات يه خرسي سفيدپشمالو داري كه ازهمه عزيزتره وقتي هنوز مسافروجودم بودي من هم اين خرسي را خيلي دوست داشتم هروقت دلم مي گرفت بغلش مي كردم باهاش حرف مي زدم وحالا انگاراين انرژي دروني خرسي به تو منتقل شده وخيلي دوستش داري

علي رغم مخالفت بابامهدي هرجاميري خرسي را هم باخودت مي بري تا توخونه تنها نمونه ودلش بگيره وچون من بچگيهام واحساسات اونموقع را هنوز يادمه كاملا مي فهممت وبراي همراهي وحتي بغل كردن نوه خرسيم مشكلي ندارم  وهرباريه جوري بابامهدي را راضي مي كنم كه تو دختري واحساساتت با يه پسرخيلي فرق مي كنه و......... اون روزا حتي زمان سفرهم من وخاله دوطرف پشت شيشه عقب ماشين تشك ولحاف وبالش كوچولوهامون را مي ذاشتيم وعروسكهامون را مي خوابونديم وخوشحال بوديم كه بچه هامون رامي بريم مسافرت

گاهي بعضي بزرگترها درك نمي كنن كه ازديدتوخرسي بچه تو هست نه اسباب بازي .يه باردرجواب يكي ازاقوام كه هردفعه تورامي ديد  ازت مي خواست خرسي را بهش بدي وبعدتورا متهم به بخل وخساست مي كردگفتم "خرسي عروسكش نيست خرسي بچشه كسي بچه اش را بخاطر سخاوت فورا به ديگران مي بخشه؟  هرچيزي تو جاي خودش مفهوم ومعناي خاصي داره سخاوت هم توجاي خودش معنا پيدا ميكنه " اي كاش خودمون را به جاي طرف مقابلمون بذاريم وبعدقضاوت كنيم

اينم عكس دسته جمعي بچه هاي جنابعالي با لحافي ازجانمازهاي خونهنیشخند

به هرحال عشق دخترا به عروسكهاشون يا بهتربگم بچه هاشون ديدنيه ولي اين مدت نوع ديگري ازحرف زدنت درمورد عشق راهم ديده ام كه كمي براي سن تو زوده وباتوجه به قيلترينگ خونه ما وخونه بابائي تا حدي حدس ميزنم ازكجا نشات گرفته گاهي خنده ام مي گيره ازحرفهايي كه حتي مفهومش را هم نمي دوني
نایت اسکین

عمه مريم مي گفتن كه بابچه ها بازي مي كردي كه طي صحبتي كه بينتون رد وبدل مي شده ومن نمي دونم ابتداش چي بوده توگفتي "من عشق مامانم هستم " ازجمله ات خيلي خنده ام گرفت اخه من هيچ وقت به اين وضوح بهت حرفي نزده بودم اصلا ازكجا كلمه عشق را يادگرفتي الله اعلم

نایت اسکین

توفاميلهاي درجه يك من وبابامهدي همه نوه ها ونتيجه ها دخترهستن وغيرازپارك يا يه جاي عمومي با پسري همبازي نشدي يه بارخونه دخترعموي بابامهدي ازم پرسيدي "آبي كمرنگه كجارفت ؟" وهمه تازه متوجه شدندكه يكي ازپسرا بلوز آبي كمرنگ پوشيده بهت گفتم" اون اميرسالاره نه آبي كمرنگ" وبعددرمورديكي ديگه پرسيدي كه گفتم" اسمش علي آقاست "اون شب با بلبل زبوني دل همه را بردي ولي قائله به همين جا ختم نشد چون ازفرداش كنترل تلويزيون را به عنوان موبايل برمي داشتي وبا جناب علي آقا يا اميرسالار تلفني حرف مي زدي گاهي حرفات خيلي جالب بود وتازه گوشي را به من هم مي دادي تا با علي آقاي خيالي حرف بزنم والبته همبازي شدن باتو اين حسن را داره كه من ازطريق رفتارهات متوجه خيلي ازاشتباهات رفتاري خودمون مي شم

يه روز كه به خاطرسرماخوردگي خوابيده بودم تو هم داشتي با كنترل تلويزيون ياهمون تلفن حرف مي زدي گفتي "علي آقا من خيلي خاطرت را موخوام ، من خودتو موخوام توهم منوموخواي؟" تواون لحظه زيرپتو مغزم قفل شده بود وچشام تاجايي كه جاداشت گرد وقلنبه به قدري جاخورده بودم كه تا چندثانيه همونجورمات مونده بودم  كمتروقتي تااين حد بهت زده شده ام انگاربچه هاي امروزي دوباربه دنيا اومدن من كه تا بزرگ شده بودم عشق ومتعلقاتش را نمي شناختم ولي حالا نمي دونم چي بگم امان ازبچه هاي امروزي

نایت اسکین

سالهاپيش كارتون فوتباليستها نشون مي دادوهمه همسن وسالهاي من اون كارتون رابه خوبي ميشناسن مدتيه تكرارش را داره نشون مي ده وحالا نوبت بچه هامونه كه به اين كارتون علاقه مند بشن گاهي شنيدن جملاتي مثل "حسابشونو ميرسيم " يا "مامان بيا باهم بجنگيم" باعث شد كه بادقت كارتون را ببينم  وديدن كارتون فوتباليستها را ممنوع كنم چون جوتخيلي ومبارزه طلبي زيادي دراون وجودداشت با اينحال يه نفرتو اين برنامه توجهت را جلب كرد" سوباسا اُزارا "آشناي قديمي

ديروز جسارتا تو دستشويي (جايي كه بيشترين مباحث فلسفي مادرودخترانجام ميشه) به من گفتي " مامان توجه كردي سوباسا باهمه فرق مُكُنه ؟ " باتعجب گفتم چه فرقي ؟ گفتي "خوب خيلي بابقيه فرق داره دقت كن !!!!!" ومن اخرش نفهميدم اين كاراكتركارتوني ژاپني چي داره كه دل دخترايراني منو برده ؟ ازطرفي اين قلبنه سلنبه حرف زدنت منو كشته 

نایت اسکین

 

درحال حاضرهيچ حساسيتي به اين حرفها نشون نمي دم چون مي دونم زودگذره ولي راستش برام خيلي جالبه تفاوت بچه هاي امروزي وديروزي فكركنم ما پدرومادرها خيلي بايد اطلاعاتمون به روز باشه اميدوارم به وقتش بتونم خيلي چيزها را يادت بدم

نایت اسکین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان نيروانا
19 دی 91 11:36
فائزه جونم،‌ فداي اون قلمت بشم كه وقتي مينويسه ديگه تا جوهرش تموم نشه واينميسته. همه ي اين طوماراي قشنگت رو خوندم. عاشق خودت و اين دختر نازنين شيرين زبونتم.
من عشق مادر و فرزندي تو با دخترت و حسنا با عروسكاش رو كاملاً ميفهمم و تحسينتون ميكنم. خوب ميكني از دخترت دفاع ميكني. حق همينه كه گفتي. و مطمئنم دختر كوچولوي معصومي كه از اون حرفا ميزنه با اميرسالار و علي آقا قطعاً از خودش در نياورده اين حرفا رو. پيگيرش باشي ميبيني از يه جايي شنيده. يه وقت جسارت نكرده باشم عزيزدلم،‌ چون عاشق تو و حسنام ميگم حيفه از حالا ذهن معصومشون درگير اين چيزا باشه. امان از بعضي آدم بزرگا.
منم از اين فوتباليستا لجم ميگيره،‌حالا يادم نيست بچگيم دوسِش داشتم يا نه ولي الان گيري به نيروانا نميدم تو اين زمينه. ميدوني ميگم بعضي چيزا رو هم بشنوه بد نيست. حداقل ما ميتونيم براي بعضي حرفا و حركتايي كه ميشنوه ارزش اخلاقي بذاريم و توجيهش كنيم كه اين بَده يا خوبه. حساسيت نشون نميدي خوبه عزيزم ولي مواظب رنگ روح دختر نازنينت هميشه باش. فداتون



فريباي نازنينم بينهايت بينهايت ازتوجهت ممنونم معذرت مي خوام كه پرگويي كرم دل پري داشتم كه نمي خواستم همه چي را بنويسم ولي ازطرفي بعضي جملات خاص رانوشتم تا يادگاري بمونه
من دوست دارم حسني ازخودش بتونه دفاع كنه ولي گاهي تكرارنيش زبانهاكه ممكنه حسني حتي معنيش را هم نفهمه مثل "ادم نبايد اينقدرخسيس باشه " ازارم ميده وگاها مجبورميشم جواب بدم ممنون كه بهم دلگرمي دادي
دوست گلم دل نگرانيت را مي فهمم وخيلي خيلي ازت ممنونم كه به فكرماهستي همش بخاطرحس انسان دوستي ومحبت فوق العاده ايه كه داري كاملا درست گفتي راستش
مستقيما حساسيت نشون ندادم وبه حسني چيزي نگفتم ولي غيرمستقيم ارتباط بابچه هاي همسن وسالش راكه حدسم ازاونجا بود را قطع كردم متاسفانه گاهي بي مبالاتي بعضي بزرگترا وهرنوع برنامه ماهواره به بچه ها هم كشيده ميشه وبعدبقيه همسن وسالاشون را هم درگيرميكنه بي تفاوتي تو خونه ما باعث شد قضيه ازطرف حسني فراموش بشه ممنون دوست عزيز
من اون روزا خيلي كارتونش را دوست داشتم ولي حالا وقتي يكي دوقسمتش را ديدم روحيه جنگجويي بچه هارا تشديدمي كردكه فكركنم براي بچه هاي سه ساله هنوززوده فريباجان خيلييييييييييي دوستون دارم نيرواناجونم راببوس
مامان ماهان
20 دی 91 13:59
سلام خانمی.تایید کردن یا نکردنش میل شماست.گفتم شاید دوست نداشته باشید عمومی باشه.


سلام دوست گلم براي من هم فرق نمي كنه گفتم اول ازخودت بپرسم بخاطر پيغام قبلش چون خودم گاهي يادم ميره تيك خصوصي رابزنم هههههههه
مامان ماهان
20 دی 91 14:07
با همه احترامی که برای فریبا جون قائلم ولی فکر نمیکنم حرف زدن حسنا از امیرسالار و علی آقا در خیال ایرادی داشته باشه.حسنا دختر باهوشیه و سن عقلیش بالاتر از سن بدنیشه.یه وقتایی بعضی رفتارها مقتضیات یه سن هست.اما چون ما به حسنی به چشم دختر سه ساله نگاه میکنیم فکر میکنیم براش این حرف زوده اما اگه یه بچه 5 یا 6 ساله اینکار رو بکنه شاید نظر دیگه ای داشته باشیم.
حرف زدن با جنس مخالف گناه نیست مهم نحوه و روش اونه.آموزشش هم به ما بستگی داره.نمیتونیم صورت مساله رو که پاک کنیم پس بهتره بهترین راه حل رو انتخاب کنیم.مطمئنم حسنی جون با داشتن مادر و مادر بزرگی که ما از میون خاطراتش خوندیم بهترین نحوه و روش رو انتخاب میکنه.

نازنينم فكركنم فريباجون هم حرف خودت را مي زنن همونطوركه گفتي "حرف زدن با جنس مخالف گناه نیست مهم نحوه و روش اونه "حرف زدن حسني باعلي قا يا اميرسالاريا هرپسرديگه اي هم مشكلي نداره چون جامعه ما شامل زنان ومردان هست وتعامل بين اين دوجنس فوق العاده مهمه واسه همين من حسني را ازاد ميذارم (هنوز نفهميدم حسني تو پارك يا جاهاي عمومي چطور دل پسرا رامي بره يه باركه پسره اززمين خوردن حسني چنان گريه كرددلم براش كباب شداگه بي ربطه ببخشيديهويادم اومدههههههه )
درعين حال بعضي حرفها ازباطن صاف بچه ها مي اد وبعضي حرفها هم ازتقليد ديگران
با شناختي كه ازش دارم جمله "علي آقا من خيلي خاطرت را موخوام ، من خودتو موخوام توهم منوموخواي؟" يه جمله كاملا تقليديه وبرام مهمه كه اونو كجا وازكي شتيده وبا توجه به اينكه حدس ميزنم ازهمبازيهاش وتحت تاثيرشبكه هاي اشغالي مثل فارسي وان باشه هيچ علاقه اي ندارم وارد اين مقولات بشه به نظرم هنوز براش زوده وبهتره از دنياي زلال بچگيش لذت ببره
مليحه جان ممنون ازحس مادرانگي نابت
ماهان خان گلم راببوس


الهه مامان یسنا
29 دی 91 18:11
سلام عزیزم. چقدر مطلب بود که من نخونده بودم نمینوسی ولی وقتی مینویسی هم تمام و کمال حق مطلب رو ادا میکنی. میدونی اون موقع که ما فوتبالیستها رو میدیدیم شاید 8 یا 9 سالمون بود این حس رقابت واسمون خوب بود ولی برای سن دختر من و تو یه کم زوده شاید واسه همینه الان که خودمون رو جای دختر 3 سالمون میذاریم حس میکنیم که خیلی واسه روحیشون خشنه . راستم میگی منم نمیذارم ببینه چون بعدش دیگه نمیشه کنترلش کرد. این نحوه حرف زدنش هم به قول خودت از تلویزیون یاد میگیره نیازی نیست که فارسی وان باشه تلویزیون خودمون هم دست کمی نداره با این سریالهای ... فقط قالب و نوع لباس پوشیدن شاید فرق کنه وگرنه محتوا که همونه. به هر حال خیلی باید حواسمونو جمع کنیم. خوب میفهمم چی میگی و درکت میکنم عزیزم. دعا کن واسمون که بتونیم بچه های خوبی تربیت کنیم تو این دنیای پر زرق وبرق


الهه جان نازنينم دقيقا درست ميگي اين كارتون براي بچه هاي كوچولو خصوصا دختراخيلي زوده اونا بايد برنامه هايي پرازشادي وانرژي ببينن نمي دونم چي ديده كه خودش تا كارتونهايي مثل سونيك وفوتباليستها مي بينه دادمي زنه مامان دوستش ندارم عوضش كن ومن ازاين بابت خوشحالم فعلا كارتون دُرا توهمش مناسبتره
حسني زيادتلويزيون نمي بينه اگرهم ببينه فقط كارتون ولي خوب مهم شبكه خارجي يا ايراني ،‌فيلم يا كارتون نيست بلكه اون چيزيه كه بچه ها فراي ديدما يادمي گيرن چه مستقيم وچه غيرمستقيم
به دعاي قشنگت يه اميــــــــــــــن بلندميگم
يسناي نازنينم را ببوسسسسسسس
مامان نیروانا
3 بهمن 91 1:57
اوووووَ چه گفتمان طویلی اینجا بوده و من نیومدم ادامه. اول از همه فائزه جونم چطوری؟ بهتری؟ حسنا و باباییش خوبَن الان؟ آرزو میکنم جوابت آری باشه عزیزم.
دوم اینکه عذر میخوام اگه نوشتنم جوری بوده که مامان ماهان عزیز اون برداشت رو کردن. خوشحالم که تو منظور من رو درست فهمیدی و به زیبایی هرچه تمامتر توضیح دادی. میبوسمتون


خداراشكربهتريم ممنون فريباجان گل
وظيفه ام بود خواهش مي كنم عزيزم
بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
خــــــــاله زهــــــــرا
4 بهمن 91 23:46
ســــــــــــــــلام !
ای جــــــــــــــــــــــــــــــان !
خــــــــــــــــــــــــــــوبی؟
چـــــــــــــــــه بزرگــــــــــــــــــــــــــــ شــــــــــــــــــــده
[بوسه]


سلاممممممممممممممم خاله زهراي گل
خداراشكرخويم
امتحاناتموم شد ؟
قربون محبتت بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
سياهچاله
7 بهمن 91 11:01
سلاااااااااااااااااااااااام.
چطورين؟خوبين ؟چه خبرا؟چيكار ميكنين؟
واي كه خوندم اون خبر رو.
نميدونين چقدر خدا رو شكر كردم.
ايشالا سالم و سر حال و سلامت به دنيا بيان.
راستي يه مدته مثل اينكه وبشون رو به روز نكردن.شما بيشتر ازشون خبر دارين.همه چيز كه رو به راهه؟


سلاااااااااااام
چه عجب ازاينورا
ازامتحاناخسته نباشي حكيمه جون
خداراشمرخوبيم وروزگارمي گذرونيم
داشتم مي ميردم ازبس مي خواستم بهت خبررا برسونم خداراشكر
انشالله به حق اين روزاي شريف خدادوقلوهاومامانشون راحفظ كنه
الحمدالله اوضاع خوبه بيشتربايد استراحت كنه فعلا مشخص شده كه دوقلوهستن
سياهچاله
7 بهمن 91 11:03
خداوندا اين عشق مادر فرزندي رو به همه ي اونايي كه دل به آروزي ني ني هستن بچشون.الي آمين
چه عكسايي.
چه همه عكس.من الان فقط ميرم عكس نگاه ميكنم.
بعد ميام نظر ميدم


الهي اميـــــــــــن
باشه خانومم اتفاقا وقتي داشتم عكسارا مي ذاشتم همش به يادت مي افتادم
سياهچاله
8 بهمن 91 11:41
فائزه خانوم.ميشه اگه تلفني با آبجي ترنم حرف زدين سلام منم بهشون برسونين؟
دلم براشون تنگ شده.
بهشون بگين هميشه براشون دعا ميكنم.ايشالا سالم و سر حال و سلامت به دنيا بيان.همينجور آبجي ترنم سالم و سر حال باشن.


ابجي حكيمه گل همين الان پيغامت را براش فرستادم گفتم شايددرحال استراحت باشه براش اس ام اس دادم
قربون محبتتتتتتت خانوم خانوما


حكيمه جان ابجي ترنم الان جواب دادكه اين چندروزه ناخوداگاه يادت مي افتاده متقابلا بهت سلام رسوند وخيلي تشكركرد
سياهچاله
9 بهمن 91 12:00
ممنون


خواهش مي شوددوست عزيزم بوسسسسسسسسسس
سیاهچاله
13 بهمن 91 11:23
داره غیبتاتون زیاد میشه ها.مواظب باشین حذف آموزشی نشین!!!

ههههههههههههه
چشم ابجي جان
مرمر(مامی کسرا)
18 بهمن 91 10:13
موندم به خدا........................اینا رو حسنی جون گفته؟ماتم میزنه وقتی خودمونو با بچه های الان مقایسه میکنم.................


واقعا ما كه خيلي ازاين بچه ها عقبيم بايد بريم ازشو ن درس يادبگيريم والله