حسنی حسنی ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

دل نوشته هاي مامان حسني

دست مامان اوف شده

1390/5/18 13:03
نویسنده : ماماني
615 بازدید
اشتراک گذاری

                                 

دخمل دل نازك من سلام

پريشب هوس گردوي تازه كرده بودم وتصميم گرفتم اول تورا بخوابونم بعد بشينم ويه دل سيرگردوبخورم

البته باخواب كردن توخودم هم خوابم برد ولي حدودساعت 11 بيدارشدم هنوز خوابم مياومد ازطرفي هوس گردوخوردن دست ازسرم برنمي داشت به خودم گفتم ميرم يه دونه ميخورم وميام ميخوابم

بالاخره رفتم توآشپزخونه وگردورابرداشتم و نشستم با يه چاقوگردو را بازكنم كه چشمت روزبدنبينه نفهميدم يهوچي شد كه چاقودررفت وانگشت شستم رابريد همين كه انگشتم راديدم ازترس خشكم زدشِکـْـلـَکْ هآے خآنومےخون مثل فواره ازمحل زخم بيرون ميزدبلافاصله باباراصدازدم باباكه ديد گفت بايدبريم بيمارستان زخمش بزرگ وعميقه

عمه مريم ايناهنوزنخوابيده بودن وعمه مريم وستايش كوچولواومدن پيش توكه خواب بودي ومن وبابارفتيم اورژانس اونجا دكترمعاينه كرد وگفت خداراشكرتاندوم دستت راپاره نكردي وبايدبخيه بزني وبه اين ترتيب انگشت شست مامان سه تابخيه خورد

ازاونجاييكه كوچكترين تغييري توجهت راجلب ميكنه صبح كه پاشدي ودست باند پيچي منوديدي پرسيدي" اين چيه " گفتم دست مامان اوف شده ديگه تامنو ميبيني ميگي" دسي مامان اوف شده اوفففففففف "چنان بااجزاي صورتت اداي اوف رادرمياري كه خودم خنده ام ميگيره بعدهم ازراه دورماچ ميفرستي كه دست مامان خوب بشه قربون اون دل مهربونت برم

 

خداراشكرميكنم كه تواون موقعيت توكناردستم نبودي

خداراشكرميكنم كه تاندوم دستم مشكل پيدانكردو الان باهمون دست باندپيچي ميتونم تايپ كنم

خداراشكركه اونشب عمه بيداربودن وتونستم بيان پيش تو كه بيدارنشي الهي خدا ني ني عمه راصحيح وسالم برسونه

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان آرین
16 مرداد 90 9:14
بلا به دور مامانی ایشالا زودتر خوب شی


خیلی ممنون عزیزم لطف کردین بهمون سرزدین بازم بیاین خوشحال میشیم
مامان آريا
16 مرداد 90 13:03
آيييييييييييييييييييي مامان شكمو
خدارو شكر كه پاندول دستت پاره نشده بيشتر مواظب باش
خاله قربون دل مهربونت برم بوس براي حسنا خوشگلم


دیگه گردودوست ندارم اصلا دلم نمی خوادبخورم
مامان ماهان عشق ماشین
17 مرداد 90 9:40
سلام.بلا به دور عزیزم ایشالا زودتر خوب شی


خیلی ممنون لطف دارین
مامان ماهان
18 مرداد 90 10:02
بلا بدور گلم
الهی زود زود خوب بشی
قربون اوووووووووووووووووف گفتنت عزیزم


لطف ارين خاله جونم ماهان گلو ببوس
مامان آريا
18 مرداد 90 10:34
بوس براي دخمل دل نازك خاله


قربونتون خاله مهربون
فرانک
18 مرداد 90 11:48
عزیزم
خیلی ناراحت شدم که دستت رو بریدی
مواظب خودت باش .
خدا کنه به زودیکارت کم بشه همدیگه رو ببینیم


الهي امين
زهره مامان هلیا
20 مرداد 90 1:06
خدا بد نده مامانی عجب گردویی بوده ایشالله زود خوب بشه


گردوی بلایی بود
مامان حسین
20 مرداد 90 15:41
خانومی فکرکنم با چشمای خواب الود
اومدی بودی گردو بخوری...
حالا خدارا شکر که به خیر گذشته.


آره فکرکنم ازبس خوابم می اومد دستام زورنداشت
مامان آريا
23 مرداد 90 11:09
سلام ماماني كجايين آپ نمي كنين دلمون براتون تنگ شده ها

چشم خانومم به زودي يه كم سرم شلوغه
ني ني شكلك
23 مرداد 90 16:24
ني ني شكلك به عنوان مرجع تصاوير زيبا ساز وبلاگ افتخار دارد ضمن معرفي خود از شما دعوت به عمل آورد تا جذابيت وبلاگ ني ني خوشگل خود را با انواع تصاوير در موضوعات متنوع چندين برابر كنيد. ني ني شكلك در لينك بسياري از دوستان جا دارد. با تشكر موفق باشيد.
مامان حسین
23 مرداد 90 18:50
سلام عزیزم
دستت چطوره؟؟؟؟


بخیه ها راکشیدم داره بهترمیشه لطف کردین که اومدین
مامان گیسو
23 مرداد 90 19:56
سلام عزیز دلم خوبی ؟
خدا رو شکر که مشکل خاصی نبوده
بوسسسسس


قربونت عزیزم گیسوخانوم راببوس