حسنی حسنی ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

دل نوشته هاي مامان حسني

خاله عکاس باشی یامصورالملوک

1390/5/28 0:19
نویسنده : ماماني
1,703 بازدید
اشتراک گذاری

                       

زندگی مامان سلام

 

این مدت اینقدرشاهکارات فراوان شده که وبلاگمون به پات نمیرسه وزمانهایی که من نیستم خاله فائقه زحمت شکارلحظه ها را میکشه و فوری مثل زبل خان با موبایلش ازراه میرسه وتیک عکس میگیره

خاله جون دوستت داریم

 

واما هنرمندیهای خاله خانمی :

اینجا مشغول تماشای برنامه مل مل هستی وکتلت می خوری وقتی ازت می پرسم چی می خوری میگی تتت(totet)

نوش جانت عزیزدلم

 

چندروز پیش تو وصبا خونه بابایی بودین وحسابی آتیش سوزوندین توکه خودت صاحبخونه هستی دست صبا راگرفتی وبردی تواتاق وکامپیوتررا روشن کردی بعدهم برای بابائی نازاومدی تا براتون آهنگ بذارن بابایی هم که گوش به فرمان یه جفت نوه فوق عزیزهستن براتون آهنگ گذاشتن وشما دوتا روی صندلی نشسته می رقصیدین که خاله یه فیلم طولانی ازتون گرفته اینم ازعکس دوتا نی نی های خوشگل وناز

چون بابایی را خیلی دوست داری لباساشون را هم می پوشی اینجا هم پاکردی تو جورابای بابایی

والبته بعدش هم نوبت شلواربابایی بودقیافه ات خیلی دیدنی شده بودکه ازت فیلم گرفتیم

دخمل مامان چقدر هم بهت میاداین جورابا

کفشها را ازتوکمدریختی بیرون وهرکدوم راداری امتحان می کنی ببینی کدوم اندازه است اینا که همش کوچیکته خانومی من

این عکس هم که من عاشقشم چادری که چندروزپیش مامانی برات دوختن را سرکردی وکاملا محجبه باتمرکزبالا داری مطالب روزنامه را مورد بررسی وکنکاش قرارمیدی

باشناختی که ازتو دخترگلم دارم می دونم که ازت عکس گرفتن کارخیلی مشکلیه واین عکس نشان دهنده مهارت وسرعت عمل بالا ی خاله به دلیل ممارستهای فراوان درامرخطیر عکاسی ازجنابعالی می باشدکه بلافاصله سرصحنه حاضرشده وقبل ازاین که تو عکس العملی نشان بدهی این لحظه راثبت کرده



 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

فایقه
28 مرداد 90 12:45
سلام خوبی؟؟
دستت درد نکنه خیلی قشنگ بود که تازه ما رو هم شرمنده کردید
خجالتا کشیدیم
حسابی هم ار پشت کامپیوتر محمدآقا برات بوس فرستادم اول برای حسی جون بعدم جناب خواهر فایزه...هی محمدآقا میکفت چیکار میکنی
ولی این که دارم مینویسم نگذاشتم بخونتش


خواهش می شود ابجی جون می خواستم سورپریزبشی

مامان قندعسل
28 مرداد 90 13:52
دست خاله فائقه درد نکنه که همیشه سر وقت تو مکان مناسب هست
عکس آخری خیلی باحاله
به ما سر بزنین چون دلمون واستون تنگیده و تازشم مامانم وبلاگم رو آپ کرده


خیلی ممنون خاله سیما الان میام پیشتون
سيدمهدي
28 مرداد 90 23:51
امشب بیا و آرزویم را روا كن او را به یاد ما ، تو مشغول دعا كن

با كوهی از حاجت به در گاهت نشستم در لیلة القدر علی دل بر تو بستم( التماس دعا


محتاجیم به دعا حتما اگه قابل باشم
مامان ماهان
30 مرداد 90 0:29
به به چه خاله مهربونی الهی همیشه زنده باشه
قربون نانای کردنت عزیزم
عکسا خیلی خوشگل شده


خيلي ممنون خاله جونم چشماتون قشنگ مي بينن
مامان علي
30 مرداد 90 4:25
سلام به حسني جون ناز و بلا
دست خاله درد نكنه عكساي خوشگلي گرفته
مامان حسني جون وبلاگت خيلي دير براي من باز ميشه
خيلي خوشحالم كه با هم همكاريم.من كه صورتهاي مالي و اظهار نامه و دفاتر و ...همه رو تحويل دادم.بعد تعطيلاتم حسابي سرم شلوغه
فكر كنم شما كارتون عمرانيه نه؟

سلام خاله جونم خوش اومدين همكارعزيز
آره من واحد عمراني هستم
مامان آريا
30 مرداد 90 11:29
سلام دست خاله درد نكنه كه با شكار لحظه ها مارو از كاراي شيطونكمون خبر دار كرد خاله قربون كتلت خوردنت برم با چادر روزنامه مي خوني



سلام خاله جون این مدل جدید روزنامه خوانیه
زهره مامان هلیا
30 مرداد 90 19:33
دست خاله جون درد نکنه ایشالله عروسی حسنی خانوم جبران می کنه از حالا شروع کرده به تمرین


آره درسته ولی حسنی هم بایدتمرین کنه برای چندروزدیگه که عروسی خاله هست انشالله
مامان آتین
31 مرداد 90 23:02
هرروز شیطون بلاتر از دیروز دینگ دینگ
دست خاله جون درد نکنه
حسنی شیرین زبونو ببوس مامانی


قربونتون خاله جون خوش اومدين
مامان نيروانا
4 شهریور 90 9:39
آفرين خاله فائقه، واقعاً سخته از اين وروجكها تو اين سن و سال عكس بگيري. اما طفلكيها يه كمي هم حق دارن. انگار هيچ زماني نميتونن تو خلوت خودشون باشن و تا ميان برن تو عالم خودشون، ما با يه چشم سوم فضول سر ميرسيم و آرامششون رو بهم ميزنيم. من كه فكر ميكنم نيروانا عمداَ و از سر لجبازي هي تكون ميخوره تا عكسهاش خراب بشن و اينجوري اعتراض خودشو نشون ميده.


دقیقا باهاتون موافقم درست فرمودین
مامان پارسا
5 شهریور 90 15:44
شیطون بلا خبر جدید چی نوشته تو روزنامه ها؟
ببوس نازدونه ی جیگرو


ممنون عزیزم لطف دارین