اولین کوتاهی مو
دخترقشنگم سلام
تاچندروز دیگه عروسی خاله هست وموهات حسابی نامرتب شده به همین دلیل برای اولین باربردمت آرایشگاه مامانی هم اومدن کمی نگران بودم ونمی دونستم چه عکس العملی داری چون معمولا بچه ها ازاینکه بایدساکت وبی حرکت روی صندلی بشینن ناراحت میشن وگریه میکنن به هرحال به محض ورود همه را زیرنظر گرفتی وبعد سوالهای پی درپی شروع شد" این کیه این چیه چوطوشد خانم خوابه و... " جوری که بلبل زبونیت همه را به خنده انداخته بود وهرکسی یه چیزی میگفت وهمه میخندیدن اونجایه پسرکوچولوی پنج ساله هم بود که باهاش بازی میکردی كم كم بازي آروم به شلوغ کاری و سروصدا وذوق زدن ها وخندیدن هات تبديل شد چون قبلش خودتو تودل همه جاكرده بودي هيچ كس دلش نمي اومدشمادوتارا دعوا كنه البته خانم آرايشگرهم خيلي صبور ومهربون بودتااين كه نوبتت شدونشوندمت روي صندلي تو هم كه همچنان حواست به اون پسركوچولوبود هيچي نگفتي وآروم نشستي تاموهات كوتاه ومرتب شدبعد كه كارت تموم شد ميگفتي" مامان سر(ser) "وباژست جالبي كه خوش تيپي فراواني ازش مي باريد توي موهات دست ميكشيدي وبراي مامان كلاس ميذاشتي همه ازکارهای جالبت مي خنديدن وبهت ماشالله ميگفتن منم خيلي خوشحال بودم كه ازآرايشگاه اومدن وخوشگل شدن خوشت اومده وخوشحال هستي