گذرزمان
عزیزکم سلام
پارسال عيدغديرهمه فامیل خونه بابايي بوديم وشب همه بچه ها ونوه هاي خاله جان (خاله من) جمع بودن ازبين همه بچه ها چهارتا ني ني خوشگل هم بودن كه همسن بودن وتوازهمه كوچيكتربودي چهارتايي تون راكنارهم روي مبل گذاشتيم وبا دست زدن مامانها وتلاش فراوان ازتون عكس گرفتيم
به ترتیب ازراست به چپ:
میترا خانم صبانانازی نیلوفرجون حسنی گلک مامان
يكسال بعد ...............
چندروزپيش دوباره همه خونه بابائي بوديم و شما چهارتا ني ني خوشگل هم جمع بودين ومشغول بازي وشيطنت به سختي كنارهم نشونديمتون وباز ازتون عكس گرفتيم ولي خيلي سخت تر ازپارسال عكس گرفتيم چون هركدوم به يه طرفي در مي رفتين تا يكي را مي آورديم اون يكي مشغول يه كاري مي شد بالاخره مدتي سرگرم بوديم
واماتغييرات بعد ازيكسال
به ترتیب ازراست به چپ:
حسنی گلک ماماننیلوفرجونمیتراخانمصبانانازی
ماشالله چقدرهمه تون بزرگ وخانوم شدین به قول جناب خیام این قافله عمرعجب می گذرد
خداراشکر همه تون خندون وشادهستین ومشکل خاصی ندارین